رفتن به محتوای اصلی
امروز: ۰۲:۳۶:۱۵ ۲۰۲۴/۲۹/۰۳     ورود
EN - FA

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

 

 

 

 

 

 

 

 

برای تبلیفات در سایت

dorehpolsazi

بسمه تعالي الهي به اميد تو، الهي به اميد تو، الهي به اميد تو جلسه سوم پول سازی از فایل صوتی دکتر محمد بصیری.
سلام عرض مي کنم خدمت شما همه دوستان نازنينم. خيلي خوشحالم که با شما عزيزانم در جلسه سوم پول سازي دارم صحبت مي کنم. باور نمي کنيد که دو روز گذشته چقدر بيتاب بودم تا اينکه مجدد با شما صحبت کنم و چقدر شور و شوق دارم براي اينکه زندگي هاتون را تغيير بدم. خدايا شکرت که طي روزهاي گذشته کلي آدم از بچه هاي که توي دوره شرکت کردن، پيام دادند و از تغييرات کوچکي که توي زندگيشون ايجاد شده گفتند. ما زمانيکه به تغييرات کوچيک زندگيمون توجه مي کنيم، زمانيکه يک اتفاق خوب توي زندگيمون ميفته و به آن اتفاق خوبِ توجه مي کنيم، باعث چي ميشه؟ باعث اين ميشه که اتفاق هاي خوب بزرگتري را به سمت زندگيمون جذب کنيم. عزيزان دلم دوره اي که داره برگزار ميشه، دوره خداييِ. خدا توي تک تک ثانيه هاي اين دوره وجود داره و داره من و شما را هدايت مي کنه. عزيزان دلم مي خوام اين را بهتون بگم، هيچ اتفاقي در اين عالم اتفاقي اتفاق نميفتد.  هيچ چيز اين عالم اتفاقي نيست. اين که الان اينجائيد باور کنيد اتفاقي نيست، عزيز دلم.  خدا خواسته که تو اين فايل را توي اين وقت شب گوش کني و گرنه تو اصلا آدمي بودي که يکساعت بشيني فايل حوزه موفقيت گوش کني؟ نه، خدا خواسته که تو وارد اين مسير بشي. خدا تو را هدايت کرده. هيچ چيز اين عالم عزيزم اتفاقي نيست. ميخام چند لحظه به اين فکر کني. از کجا با من آشنا شدي؟ فکر کن که چقدر اتفاقات عجيب و غريب به وقوع پيوسته که تو با من  آشنا بشي. که تو اين فايل را گوش کني،‌ که تو زندگيت تغيير کنه، که تو پول وارد زندگيت بشه، که تو ثروتمند بشي. خدا خواسته که به اينجا برسي عزيز جانم. يک نکته کوچيک هم بگم.  توي يک روز گذشته تعداد زيادي به کانالمون اضافه شدن. دوستاني که اضافه شدن اگر دوجلسه قبلي را هنوز گوش نکردن و الان دارند فايل جلسه سوم را گوش مي کنند، همين الان استپ بزنند و به هيچ وجه ادامه ندن. اگر شما دو جلسه قبلي را گوش نکردي و الان  داري جلسه سوم را گوش مي کني،  ديگه دوره براي شما هيچ فايده اي نداره. پس به هيچ و جه اين فايل را ادامه نده.  دو جلسه قبلي را اول گوش کن،  تمريناتش را انجام بده بعد وارد اين دوره بشو.  خوب داشتم براتون مي گفتم هيچ اتفاق اين عالم اتفاقي نيست. همه اتفاق هايي که توي زندگيمون ميفته،  پيامي از جانب خداوند دارد. اگر ما پيامش را درک کنيم،‌ شور و شوق و اشتياق به زندگيمون وارد ميشه. اينکه الان داري فايل محمد بصيري را گوش مي کني،‌ پيام خداوند چيه؟ پيام خداوند اينه، عزيزان بسه ديگه  هرچي سختي کشيدي، بسه هر چه با نداري زندگي کردي. بسه،‌ هر چي خواستي بري بخري، فلان چيز، وسيله،‌ پوشاک، ماشين،‌ خونه. هي نداشتي بخري،‌ بسه اين سبک زندگي. زندگي بايد تغيير داده بشه و من دست خداوندم. من دارم پيام هاي خداوند را به شما عزيزان منتقل مي کنم. يک نکته کوچيک ديگه هم بگم. بعد از ضبط فايل رفتم به پدر و مادرم سر بزنم.  خيلي برام اتفاقات عجيب و غريبی خانه بابا و مامانم افتاد. واقعاً برام عجيب بود. مامان و باباي من  آدمهاي کاملاً مذهبي هستند. مامان کاملا محجه چادري،‌ بابا همش مسجد ميره. آدمهاي مذهبي، سنتي و کلاسيک، که واقعاً هم دوست داشتني هستند. من با اينکه باورهام خيلي جاها با آنها فرق مي کنه، ولي من عاشقشونم، چون پدر و مادر من هستند. رفتم خونشون بعد از اينکه فايل را براي شما ضبط کردم، براي اينکه دست بوسي کنم و يک سري بزنم. نشسته بوديم، داشتيم چايي مي خورديم. تلوزيون هم روشن بود. من معمولا به صورت خودآگاه ياد گرفتم که به چيزهايي که از تلوزيون پخش ميشه اصلاً‌ توجه نکنم. چون از ديدگاه من چيزهايي که تلوزيون پخش مي کنه ۹۹ درصدش مزخرفند و من نميخام به چيزهاي مزخرف توجه کنم. من ميدونم به اخبار ۲۰:۳۰ يا VOA يا هر اخبار ديگه گوش کنم، همش داره از جنگ ميگه،‌ همش داره از ظلم ميگه. همش داره از بيکاري ميگه، همش داره از  تورم ميگه، از گراني ميگه. همش داره از آمريکاي خبيث ميگه، داخلي ها ميگن آمريکاي خبيث،‌ خارجي ها ميگن حکومت خبيث. داخلي ها ميگن بيروني ها بدند و بيروني ها ميگن داخلي ها بدند. من اگر تلوزيون نگاه کنم باعث چي ميشه؟ خوب باعث ميشه که اتفاقات بد بيشتري را به زندگيم جذب کنم. من معمولاً به چيزي که تلوزيون داره پخش مي کنه توجه نمي کنم. خونه خودم باشم قطعاً درجا خاموشش مي کنم. خونه  کسي ديگه باشه احترام مي گذارم خاموش نمي کنم ولي توجه نمي کنم.  حالا نکته را ببينيد. با مامان و بابا نشستيم داريم چايي مي خوريم تلوزيون داشت  يک گفتگوي دو نفره را پخش مي کرد. که يک آقاي مجري با يک حاج آقايي نشسته بودند، داشتند صحبت مي کردند. منم اصلاً‌ توجه نمي کردم. يک دفعه وسط صحبت هايي که با بابا و مامان مي کردم، توجه ام جلب تلوزيون شد. خيلي برام عجيب بود. آن آقائي که مهمان بود داشت درباره پيامبر اکرم صحبت مي کرد.  يک جمله گفت واقعاً‌ بي نظير. بعد رفتم چک کردم تو بحار الانوار بود و جمله، جمله درستي بود و از اين حرفها. زمانيکه  جمله را شنيدم موهاي تنم سيخ شد.poulazi  گفتم اين خداست داره با من صحبت مي کنه. جمله چي بود؟ از زبان پيامبر نقل مي کرد که به راستي خداوند مومن را تا زمانيکه  ديگران را ياري رساند،‌ ياري مي کند و کسي که يک گرفتاري از گرفتاري هاي مردمش را در دنيا برطرف کند،‌ خداوند هفتاد گرفتاري از گرفتاري هاي دنيا و آخرت او را رفع مي کند. به به عجب جمله اي.  پيامبر چي ميگه؟ ميگه  تو بر گرفتاري کي نفر را برطرف کن،  خدا هفتاد گرفتاري دنيا و آخرت تو را برطرف مي کنه. بي نظيرِ بي نظير. اين همان چيزيه که تو جلسه قبل گفتم، که تو يک کار خوب انجام بده، يک خيري برسون؛ خوشه ها مي رويد از يک کار خير شما. صدها خوشه که در هر کدام صدها دانه است. اين دقيقاً همونِ. تو گرفتاري يک نفر را برطرف کن، خداوند هفتاد گرفتاري دنيا و آخرت تو را برطرف مي کنه. زمانيکه اين را شنيدم گفتم واو، عجب اشتباهي کردم. محمد بصيري  اشتباه کردي. خدا داره بهت پيام ميده که تو اشتباه کردي. من هي مي گفتم ميخام صد نفر را کمکشون کنم، صد و پنجاه نفر را ميخام کمکشون کنم. چرا محمد بصيري خصاصت به خرج  دادي؟ مگه تو نمي دوني گرفتاري هر مومني را برطرف کني، هفتاد گرفتاري دنيا و آخرتت برطرف ميشه. چرا خصاصت مي کني؟ متوجه شديد؟ من دقيقاً‌ فرداش آمدم پست گذاشتم که هرکس را که مي دونيد تمرينات را انجام ميده به کانال دعوت کنيد. پست گذاشتم که ميخايم پونصدتايي،‌ هزارتايي بشيم. خدا با من صحبت مي کنه. من اعتقاد دارم که خداوند با همه انسان هاي روي زمين صحبت مي کنه. خدا چجوري با انسان هاي روي زمين صحبت مي کنه؟ بواسطه نشانه هايي که مي فرسته صحبت مي کنه. به واسطه نشانه هايي که توي زندگيشون پديدار مي کنه،‌ صحبت مي کنه. من رفتم خونه مامان و بابا؛ يکدفعه تلوزيون توجهم را جلب کرده. خوب اين معلومِ هيچ اتفاقي، اتفاقي اتفاق نمي افتد. خدا داره ما را هدايت مي کنه. من آن لحظه تصميم گرفتم، اعضاي کانالم را افزايش بدم. تصميم گرفتم خدمت بيشتري به مردم کنم. چون مي دونم چيزي را که من دارم آموزش مي دم، خودتون ديديد تو اين چند روز؛ زندگي هاتون را متحول مي کنه. زندگيتون را زير و رو مي کنه. وقتي من ميتونم گرفتاري را برطرف کنم، چرا خصاصت به خرج بدم. حالا برام جالب بود آقايي برام پيام داده بود. تعداد اعضاي کانال را اگر ميشه افزايش نديد. پرسيده بودم که چرا افزايش نديم؟ گفته بود چون ما اول وارد شديم، بگذاريد فقط ما پول دار بشيم. به جمله توجه کن. مياد ميگه بقيه را تو کانال راه نديد تا فقط ما پولدار بشيم.  اين تفکر، تفکر ۹۹ درصد فقراي جهانِ. آدمهاي فقير اعتقاد دارند، ثروت محدودِ. اعتقاد دارند که ثروت ميزانش اندکِ. به خاطر همينِ که اگر کسي ديگه پولدار بشه اينها ناراحت ميشن. آنها فکر مي کنند که ثروت خداوند محدودِ. ولي عزيزان من مگه ميشه خداي نامحدود، خزانه ثروتش محدود باشه. بعضي ها ميگن آخه چجوري ميشه؟ بگذاريد يک مثالي براتون بزنم. ميخام به سوالم خيلي خوب فکر کنيد. قلب شما که الان داره توي سينه شما مي تپه، از کجا به وجود آمده؟ فکر کنيد به جواب اين سوال. من ساعت ها راجع به جواب اين سوال فکر کردم. خيلي شبها بوده سه ساعت، چهار ساعت فقط به جواب اين سوال فکر کردم. قلب من که توي سينه ام داره مي تپه، از کجا بوجود آمده؟ شما هم فکر کن. زمانيکه خيلي فکر مي کني، اول ميگي اسپرم و تخمک از اين حرفها لقاح يافتند و تکامل يافتند وارد چرخه تقسيم شدند و از اين حرفها. ولي من ميگم از کجا بوجود آمده. چرخه قبول؛ ولي بالاخره از يک جائي جوانه زده ديگه، از کجا بوجود آمده قلبت. در نهايت به يک جواب مي رسي. جوابي که من بعد از صدها ساعت فکر رسيدم. قلب من از نيستي بوجود آمده. از نيستي به خواست کي بوجود آمده؟ از نيستي به خواست خداوند بوجود آمده. خداوند از نيستي قلب من را بوجود آورده. خوب حالا فکر کن همين جوري که خداوند مي تونه از نيستي قلب من را بوجود بياره،‌ نميتونه از نيستي پول بوجود بياره؟ بي نظيره چيزي که دارم بهتون ميگم. بايد درکش کنيد. يک چيز ديگه خزانه قلب خداوند،‌ کارخانه قلب خداوند محدوديت داره؟ يعني اگر امروز بخواد ده ميليون تا فرزند بوجود بياد، خدا ميگه من فقط براي صدتا قلب دارم براي بقيه قلب ندارم. خوب معلومه که نه. خداوند نامحدود همه چيزش نامحدودِ. خداوند نامحدود، نعمت هاش هم نامحدودِ. اين چيزيه که ميخوام توي ذهنتون باشه. پول محدوديت نداره پول هست. ديروز يکي واسه من فايل صوتي فرستاده بود، من هم فايل را گوش کردم. داشت مي گفت من موبايل فروشي دارم دقيقاً کنار موبايل فروشي من يکي ديگه رفته موبايل فروشي زده. من بدبخت شدم،‌ بيچاره شدم و از اين حرفها. حالا يک چيزي، خزانه ثروت خداوند محدوديت داره؟ نداره. کسي که به اين باور برسه که خزانه ثروت خداوند محدوديت نداره، خوب بيست تا مغازه هم کنارش بزنند. خداوند از جايي که تو فکرش را هم نميتوني بکني نعمت بهت مي رسونه. ولي چرا، کنار مغازه ما يک مغازه ديگه مي زنند، فروشمون نصف ميشه. چون ما باورمون اينه که ثروت محدودِ. چون ما باورمون اينه که پول کمِ. خوب معلومه،‌ بهتون گفتم کار ما انسان ها اثبات باورهامونِ. کار جهان هستي اثبات باورهامونِ. کار ما انسان ها اثبات باورهامونِ . کار خداوند اثبات باورهاي ماست. تو هرچي توي زندگي بهش باور داشته باشي، خداوند اثباتش مي کنه توي زندگيت. تو باورت اينه که کنار مغازه ات يک مغازه ديگه بزنن فروشت نصف ميشه،‌ خداوند ميگه چشم فروشت را نصف مي کنه. شما باورت اينه که کنار مغازه ات ۲۰ تا مغازه ديگه بزن،‌ فروشت نصف نميشه. خوب خداوند ميگه چشم من بر اساس باورهاي تو، توي زندگيت خلق مي کنم. شما باورت اينه که فروشت نصف نميشه چشم،‌ فروشت را نصف نمي کنم. ببين تو چه باوري داري؟ ببين باورت چيه؟ باور کنيد همه چيز اين عالم از ذهن شما شروع ميشه. همين ده تا، دوازده تا پيامي که اسکرين شات گرفتم از نتايج شما،‌ کلي ديگه پيام بود. خوب ببينيد چي ميشه که طرف پول مياد توي زندگيش،‌ چه ميشه که طرف بهش زنگ مي زنند ميگن بيا سر کار. همه چيز به باورهاي شما بر مي گرده. من يک باور قدرتمند دارم. من مي دونم که اگر من به مردم خدمت کنم، همه جوره تو زندگيم پيشرفت حاصل ميشه. پيامبر ميگه بلند پايه ترين مردم در پيش خداوند، کسي است که از همه بيشتر براي خيرخواهي خلق خدا گام برداشته. بي نظيره. پيامبر ميگه بلند پايه ترين مردم در پيش خداوند،‌يعني عزيزترين فرد نزد خداوند، کسي است که براي خلق خدا گام بيشتري را برداشته، خدمت رساني بيشتري را کرده. نگاه کنيد آن چيزي که از دين به ما گفتند درست نيست. فلان دانشمند اين همه خدمت رساني کرده به هفت ميليارد انسان، بعد ميگه چون مسلمان نبود، ميره جهنم. خدايي که ترسيم شده خداي واقعي نيست. خداي واقعي به اعمال تو نگاه مي کنه نه به دين تو. تو به مردم خدمت کردي پيش خداوند عزيزي. پس هر چقدر به مردم خدمت بيشتري کني،‌ نتايج بيشتري وارد زندگيت ميشه. جلسه پيش براي شما عزيزانم،‌ آمدم تست ثروت سازي را مطرح کردم. حالا ميخام نتايج را براتون تحليل کنم. باور کنيد فقط همين ده تا جمله را براتون تحليل کنم و جواب تست ثروت سازي را بهتون بدم و شما بر اساس جواب تست بريد، اقدام جديد کنيد،‌ زندگيتون  از اين رو به آن رو ميشه. نتايجي وارد زندگيت ميشه که خودت ميگي واو. اين نتيجه از کجا وارد زندگيم شد. جلسه پيش بهتون گفتم،‌ همانطوريکه ميشه از الان گفت، خورشيد صد سال ديگه فلان روز کي طلوع مي کنه، علم پولسازي هم به شما مي تونه بگه‌، بر اساس باورهاي الانت،‌ تا صد سال ديگه وضعيت ماليت چطوريه. من علوم قطعي دارم بهتون ياد ميدم نه علوم تشکيکي. من دارم بهتون ياد مي دم که چجوري پولدار بشيد. تست پولسازي دوتا فايده داشت. يکي بهتون مي گفت که با باورهائي که داريد اصلاً‌ امکان داره که پولدار بشيد يا نه.  دو بهتون ميگه کجاي باورهاتون اشکال داره. ميگه کجاي باورهاتون گير داره. بايد بري اصلاحشون کني تا زندگيت تغيير کنه. تا زمانيکه باورهات درست نشه،‌ زندگيت درست نميشه. خوب خيلي از شما عزيزان جمع نمراتتون را براي من فرستاده بوديد. بگذاريد من اول تحليل جمع نمرات را بگم. بر اساس تست ثروت سازي،‌ ميشه صد سال آينده زندگي شما را پيش بيني کرد. ميشه پيشjalasepolsazi بيني  کرد که تو صد سال آينده چه پولي وارد زندگيت ميشه. دارم ادعاي عجيبي مي کنم. خيلي ها بودند ده سال پيش توي دوره من شرکت کردند، بهش آمدم با تست پولسازي گفتم، اگر باورهات را عوض نکني تا صد سال آينده هم، وضعيت زندگيت همین جوريه. مثلا بهش گفتم به هيج وجه درآمدت از ۵۰۰ هزار تومان رد نميشه. طرف شش،‌ هفت سال رفت دنبال پول. زمانيکه من تست را بهش دادم، گفت اين حرفها چيه،‌ اينها همه مزخرفه. گفتم ايرادي نداره، تو زندگيت خودت متوجه ميشي که اشتباه مي کردي. طرف شش سال بعد، هفت سال بعد بهم پيام داده آقاي بصيري شش، هفت سالِ دارم سگ دو مي زنم، ولي به هيج جايي نرسيدم. تازه فهميدم که چيزي که شما مي گفتيد درستِ. من اين چيزي را که ميگم روي هزاران نفر پياده کردم. من براساس کتاب حرف نمي زنم بر اساس تجربه ام دارم حرف مي زنم. تا زمانيکه باورهات درست نشه، هيچ چيز زندگيت درست نميشه. بگذاريد يک مثال بزنم، جمله اول تست پولسازي چي بود؟  بدست آوردن پول،‌ آسانترين کار دنياست. خوب حالا يک کسي نمره اين جمله را يعني باورش را زده يک. يعني اعتقاد به اين نداره که به دست آوردن پول آسانترين کار دنياست. باورش اينه که پول در آوردن سختِ. خوب کسي که باورش اينه که پول درآوردن سختِ، خدا بهش چي ميگه؟ ميگه چشم جانم، خدا هر چيزي را که بهش ميگي،‌ ميگه چشم، بر اساس باورهات. تو باورت اينه که پول در آوردن سخت، خدا ميگه چشم يک کاري مي کنم که هرچي هم زور بزني پول در نياري، معلومه. حالا يکي ديگه اعتقادش اينه که پول درآوردن آسان ترين کار دنياست. خدا بهش چي ميگه،‌ ميگه چشم يک کاري مي کنم، مثل نفس کشيدن، مثل آب خوردن، پول در بياري. باورها غوغا مي کنه توي زندگي. باورها کولاک مي کنه. حالا پاسخ تست پولسازي را بهتون بگم. باید ده تا جمله را با هم جمع می زدید عددهاش را برای من می فرستادید. جمع نمراتتون بازه هاش را بگم. ما چهار تا گروه داریم، یک سری زیر ۳۰، یک سری ۳۰ تا ۶۰، یک سری ۶۰ تا ۸۰، یک سری۸۰ تا ۱۰۰. با زیر ۳۰ شروع کنم. کسانی که مجموع نمرات تست پولسازی آنها کمتر از ۳۰ شد، آدمهای سمی پول سازی هستند. یعنی این آدمها جدای اینکه خودشون اگر باورهاشون را تغییر ندهند، پولدار نمیشند؛ علاوه بر اینکه خودشون پولدار نمیشن، هر کی هم به آنها نزدیک بشه آنها هم فقیر میشن. ببین دارم چی میگم. تو میری با کسی ازدواج میکنی ه باورهای تست پولسازی او زیر صفرِ، روی زندگی تو هم تاثیر می گذاره. پس این آدمها، آدمهای سمی هستند. اگر شما زیر ۳۰ هستی، علاه بر اینکه تا آخر عمرت خودت فقیری، آدمهای اطرافت هم فقیر می مانند. باید الان چیکار کنی؟ باید یک کاری کنی که جمع نمرات تست پولسازیت بیاد بالا. ما آدمها اگر قرار بود توی زندگیمون ساکن باشیم، خدا بجای پا به ما ریشه می داد. مثال دارم می زنم، خداوند به ما پا داده توی زندگی، این پیام خداوندِ. خدا میگه من تو را آفریدم که تغییر کنی. نیافریدم که همان جوری که هستی بمونی. آفریدم که روز به روز توی زندگیت تغییر کنی، رشد کنی، شکوفا بشی. پس اونیکه زیر ۳۰ است قرار نیست زیر ۳۰ بمونه. باید تغییر کنه. چجوریش را بهت میگم. گروه دوم کسانی هستند که جمع نمرات تست پولسازی آنها، ۳۰ تا ۶۰. این افراد هم آدمهای فقیری هستند. یعنی تو زندگیشون هیچ درآمدی ندارد، یا درآمدهای به شدت پایینی دارند، حتی در حد کارمندی هم نخواهند داشت. ولی این افراد آدمهای سمی نیستند. یعنی روی آدمهای کنارشون تاثیر آنچنانی نمی گذارند. آدمهای ۳۰ تا ۶۰ سر یک کاری می رند، مثلاً بهشون حقوق میدن ماهی چهارصد هزارتومان. میرند سرکار،بهشون میگن ماهی سه میلیون تومان بهتون حقوق می دیم، پایان شش ماه کار می بینند که حقوقشان را بهشون ندادند. بعد میگن عجب این صاحب کارم عوضیه. من شش ما براش کار کردم فقط به من یک میلیون دویست هزار تومان داد، ایراد کجاست؟ ایراد باورهای آن آدمِ. زمانیکه نمراتت ۳۰ تا ۶۰ باشه، میشه شما مثلاً سه ماه، ماهی سه تومان، چهار تومان، پنج تومان در بیاری. ولی وضعیتت به سرعت بر می گرده حالت صفر یا نزدیک به صفر. باید چیکار کنید؟ آنهائیکه ۳۰ تا ۶۰ هستند، آنها هم باید باورهاشون را تغییر بدن. گروه سوم کسانی هستند که بین ۶۰ تا ۸۰ هستند. کسانی که جمع نمرات تست پول سازیشون بین ۶۰ تا ۸۰ است، زندگی کارمندی خواهند داشت. زندگی کارمندی منظورم چیه؟ زندگی کارمندی منظورم این نیست که میرند کارمند میشن. منظورم یک زندگی کاملاً معمولیِ. یعنی یک زندگی که خودش را بُکشه می تونه ماشین بخره، خودش را بُکشه، تیکه پاره کنه می تونه یک خونه کوچولو بخره، پولهاش را خیلی جمع کنه می تونه یک مسافرت خارج از کشور بره، ولی زندگیش کاملاً معمولیِ. اینجوری نیست که به آزادی مالی رسیده باشه. اینجوری نیست که بره پشتِ مثلاً طلا فروشی، بگه این سرویس را دوست دارم، ۷۰ میلیون برم این سرویس را بخرم. اینجوری نیست. باید ماهها و سالها پول جمع کنه، وام بگیره، برای اینکه بتونه چیزی را داخل زندگیش بخره. یک زندگی کارمندی معمولی. یک زندگی کاملاً متوسط. کسی که باور تست پولسازیش ۶۰ تا ۸۰ است، اگر مغازه بزنه یک درآمد معمولی، یک تومان، دو تومان، سه تومان، چهار تومان، پنج تومان. یک درآمد کاملاً معمولی خواهد داشت. و گروهی که توی زندگی به آزادی مالی می رسند، گروهی که ثروتمند میشن، گروهی هستند که جمع نمرات ثروت سازیشون ۸۰ تا ۱۰۰.  متوجه شدید ۸۰ تا ۱۰۰. یک چیز دیگه هم بهتون بگم. توی صدها پاسخی که جمع نمراتتون را برای من فرستاده بودید، شاید کلاً چقدر بگم، در حد پنج یا شش نفر جمع نمراتشون بالای ۸۰ بود. ولی یک نکته دیگه از این پنج، شش نفری هم که جمع نمراتشون بالای ۸۰ بود، بخش عمده ای از آنها، نمراتشون را واقعی ثبت نکرده بودند. طرف وضعیت زندگیش صفرِ صفرِ، یعنی هیچ چیزی نداره. درآمد صفر، همه چیزش داغون، بعد رفته بود همه را زده بود ۱۰. آدم توهم زده. باید یادداشت های شما بر اساس واقعیتت باشه. زمانیکه الکی همه را می زنی ده و جمعش میشه ۱۰۰، ذهنت چی بهت میگه؟ میگه خوب تو که اینت مشکلی نداره، پس این بخش حرفهای بصیری بکارت نمیاد. حالا یک چیز دیگه، یادتونِ جلسه پیش بهتون گفتم مغز ما انسان ها نمیخاد ما تغییر کنیم. میخاد وضعیت قبلی را نگه داره. مغزت داره گولت می زنه که همه را بزنی ده. برای اینکه زندگیت تغییر نکنه. من جلسه پیش هم گفتم ما آدمها نون باورهامون را می خوریم. کسی که جمع نمراتش بالای ۸۰ است باید همین الان توی زندگیش آزادی مالی داشته باشه. باید توی زندگی درآمد توی ایرانش بگم حداقل بالای ۳۰ تا ۴۰ میلیون ماهانه باشه. اگر تو درآمدت ماهی ۱۰۰ هزارتومان و جمع اعداد را ۸۵، ۹۰ ، ۹۵ زدی، مطمئن باش جمع نمراتت را اشتباه زدی. بر اساس خیالاتت زدی نه بر اساس باورهائی که داری. اونیکه دوست داری داشته باشی زدی. طرف زده بدست آوردن پول آسونترین کار دنیاست، بعد باهاش صحبت می کنم میگم چجوریه؟ پول میتونی در بیاری؟ میگه بازارها آنقدر خرابِ چجوری پول در بیارم! پس چرا زدی ۱۰. طرف زده هر چقدر ایمان انسان زیادتر شود، انسان ثروتمندتر می شود. این را زده ۱۰، بعد بهش میگم که توی هفته، هفته ای چند ساعت کار می کنی؟ میگه من روزی ۱۲ ساعت کار می کنم. میگم چه کاری؟ میگه کار بدنی مثلاً میرم بیرون تو مغازه می شینم. درآمدت چقدره روزی ۵۰ هزار تومان، ماهی یک میلیون و پونصد هزار تومان. بهش میگم تو اگر واقعاً به این جمله اعتقاد داشته باشی که هر چقدر ایمان انسان بالاتر رود، انسان ثروتمندتر میشه بجای اینکه روزی ده تا دوازده ساعت بری توی مغازه بشینی، روزی ۸ ساعت توی مغازه می نشستی، دو ساعت، چهار ساعت روی ایمانت کار می کردی. آیا روی ایمانت کار می کنی نه! پس معنیش چیه؟ نگاه کنید من از کجا می فهمم که شما به یک جمله باور دارید؟ بر اساس عملکردت. اگر تو روی ایمانت کار نمی کنی برای ثروتمند شدن، یعنی به این جمله اعتقاد نداری. حالا اگر زدی ۱۰ مغزت داره گولت میزنه، که این را بزنی ۱۰. چون مغزت میگه اگر این را ۱۰ بزنم دیگه دنبال تغییرش نمیره. نمیره درستش کنه، داره گولت میزنه. ما باید چیکار کنیم؟ باید یک کاری کنیم که جمع نمراتمون برسه به ۸۰ تا ۱۰۰. دارم چیزی را بهتون میگم که تو ایران، هیچکس بهتون آموزش نمیده. من با ایمان صد در صد بهتون میگم. کسی که جمع نمرات این ده تا سوالش برسه به ۸۰، حداقل درآمدش ده برابر میشه. جمع نمرات واقعی. طرف زده هر زمان که پول زیادی بدست می آورم، اولین کارم کمک به نیازمندان است. بعد باهاش صحبت میکنم میگم چجوریه؟ آخرین پولی که بدستت آمده کی بوده؟ میگه هفته پیش. میگه مثلاً ده میلیون بدستم آمد. میگم ده میلیونی که به دستت آمد چیکار کردی؟ گفت من آنقدر چاله چوله داشتم که کمک به نیازمند دیگه نرسید. خودم از همه نیازمندتر بودم. میگم پس برای چی جمعش را زدی ۱۰. گرفتید چی شد. اگر شما جمع باورهات تو این ده تا جمله برسه به ۸۰ زندگیت غوغا میشه، زندگیت کولاک میشه، به نقطه ای توی زندگیت میرسی که دیگه خودت هم باور نمیکنی. میگی این پولها از کجا داره میاد. چرا این همه آدم دارند به من زنگ می زنند پیشنهاد می دن. چرا من بدون کوچکترین تبلیغاتی نتیجه دارم می گیرم فوق العاده، همین جوری مشتری داره میاد. چون خداوند داره برای تو تبلیغ میکنه. خداوند ۷ میلیارد دست داره. ۷ میلیارد آدم دست خداوند هستند. بعد تو برو پول بده تبلیغات کن، بیلبورد بزن. باورهات را درست کن خدا برات تبلیغات می کنه. خدا مشتری را میاره توی مغازه ات. خدا تو را با آدمهائی آشنا میکنه، درآمدت را چند برابر می کنه. این کار خداوندِ. تو فقط باورهات را درست کن. خوب حالا یک چیز دیگه. من چجوری باورهام را درست کنم. به جملات توجه کن. یادتون میاد که گفتم روزانه یکساعت و نیم تا دو ساعت تمرین دارید. الان ده تا جمله را بگذار جلوت. هر جمله ای که نمره اش ده نیست پاشنه آشیل توِ. پاشنه آشیل که می دونید چیه؟ اگه نمی دونید تو اینترنت سرچ کن یعنی آن نقطه ضعف اساسی توِ. پس جملات را بگذار جلوت هر جمله ای که باورت ده نیست پاشنه آشیل توِ. یکی ده تا پاشنه آشیل داره، یکی پنج تا داره، یکی دوتا داره. یکی اصلاً جمع نمراتش شده ۸۲ ولی یکی از این باورهاش، یکی از این جملاتش جمعش ۲. اونیکه جمعش ۲ آن پاشنه آشیلشِ. باید چیکار کنه؟ یادتونه قانون تسبیح را بهتون گفتم. باید یک جمله را روزی صد بار تکرار کنی. حالا هر کدام از این ده تا جمله، که نمره شما ده نیست را باید چیکار کنی؟ روزی صد بار با خودت تکرار کنی با تسبیح. من فرض ام اینه که یکنفر نمره همه این عددهاش یک بوده، جمعش شده ده آدم کاملاً سمی. باید چیکار کنه؟ باید یک جمله ای که جلسه پیش گفتم با این ده جمله، یازده تا جمله را صد بار تکرار کنه. یعنی روزی هزار و صدتا جمله را تکرار کنه. حالا یکنفر شش تا از این جملاتش ده نیست، شش تا جمله را روزی صد بار تکرار کنه، ششصد بار، صد بار هم یک جمله را که قبلاً باید تکرار می کرد، میشه هفتصد بار. مثال بزنم. من در هر کاری وارد می شوم سود عالی کسب می کنم. طرف باورش به این جمله ۵ است. قرار شد هر کدام از جملات را اگر نمره ما ۱۰ نیست تکرار کنیم. خوب باید روزی صد بار چی را تکرار کنه؟ تکرار کنه من در هر کاری که وارد می شوم سود عالی کسب می کنم. نیازی نیست فعل هاش هم دقیقاً مثل من بگه. آنجوری که خودتون دوست دارید بگید. مثلاً بگید من در هر کاری که برم عالی هستم. یک جمله شبیه جمله من که باهاش ارتباط برقرار می کنی، صد بار تکرار کن. اگر این کار را انجام بدی زیر سه هفته، زندگیت از این رو به آن رو میشه. ببینید دارم ادعا می کنم. دارم یک چیزی را میگم. میگم سه هفته هر روز جملات را تکرار کن، اصلاً به درک بقیه چی میگن، تو تکرار کن، ببین چه نعمتهایی وارد زندگیت میشه. ببین چه اتفاقاتی داخل زندگیت میفته. بعد به یک نقطه ای می رسی، می گی واو، این همه مشتری از کجا داره میاد، مغازه من. خدا داره مشتری ها را می فرسته. این همه کار چجوری داره برای من میاد. خدا داره می فرسته. چجوریه تا دیروز از صفحه اینستاگرام من کسی خرید نمی کرد، بدون تبلیغات این همه آدم داره خرید می کنه. علت چیه؟ خداوند داره آدمها را می فرسته. رئیسم بهم میگه میخام درآمدت را دو برابر کنم. علت چیه؟ خداوند داره به رئیست میگه درآمد این را دو برابر کن. ببین دارم چیزهایی را میگم که هیچکس نمیگه. چرا نمیگه؟ هیچکس اطلاع نداره. آن یک درصد از آدمهایی که ثروتمندند، نرفتند کار رایگان برای بقیه انجام بدن. یک چیز دیگه هم بهتون بگم. من واقعاً ناراحت میشم، از انسان های معروفی که توی کشور وجود دارند، ولی از دیدگاه من این آدمهای معروف اصلاً ثروتمند نیستند. اصلاً ثروتمند نیستند. طرف همه درآمد زندگیش از فروش پکیجِ.  آیا این آدم در واقعیت ثروتمندِ. نه تو داری از دست مردم فقیر می گیری تا خودت رو ثروتمندن تر کنی. اگر تو راست میگی دوره رایگان برگزار کن. اصلاً ایراد نداره بگو دوره ام ۳۰ میلیون تومان. اگر شما به درآمد رسیدی به واسطه دوره من؛ بخشی از درآمدت را بریز به کارت من. بعد از اینکه به نتیجه رسید، بریزه. حالا چرا این کار را انجام نمیدن. طرف تو ایران کلی هم معروفِ. دوره برگزار میکنه ۱۳ میلیون تومان. تا زمانی هم که طرف پول پرداخت نکرده سر کلاس او را راه نمیده. من دوره برگزار می کنم سی میلیون ولی تضمین ۲۰۰ درصد میدم. میگم اگر پولدار نشدی من ۶۰ میلیون بهت میدم. ولی این آدمهایی که  دارند دوره برگزار می کنند ده میلیون، پانزده میلیون. بهشون میگی تضمین میدی؟ میگه تضمین کجا بود؟ از کجا معلوم تو بگیری درست اجرا کنی؟ این آدم به خودش هم مطمئن نیست. به آموزش هاش هم مطمئن نیست. کسی که به آموزش هاش باور نداشته باشه، هیچکس را نمی تونه پولدار کنه. بصورت موقت میتونه، بصورت دائم نمی تونه. یک ماه در میاره، دیگه در نمیاره. خوب این آدمها دارند چیکار می کنند؟ طرف داره با فقیر کردن بیشتر فقیرهای جامعه، داره پول در میاره. ببخشید این از دیدگاه من پول نیست. این مثل نون را تو خون زدنِ. من اینجوری نمیخام پول در بیارم. من اگر قرارِ اینجوری ثروتمند بشم، نمیخام ثروتمند بشم. من دوست دارم ثروتمند واقعی باشم. یک چیز باحال بهتون بگم. بعضی از این عزیزان که تو شهرستان های مختلف همایش میرند، ماشین کرایه می کنند. برای اینکه برن بالای سِن بگن ما ماشین ب ام و ایکس۴ داریم مثلاً یک میلیارد قیمتشِ. حالا رفته از فلان جا کرایه کرده. حتی ماشین هم مال خودش نیست. طرف خونه نداره، زمین نداره، هیچ کسب و کاری نداره. رفته یک ماشین فقط خریده. برای اینکه توی همایشهاش توی فایل هاش بگه من فلان ماشین را دارم. پشت فلان ماشین بره عکس بگیره. یک چیز دیگه، ثروتمندان واقعی دنیا، برید ببینید ماشین هاشون چجوری؟ آنها به یک باوری رسیدن. آن باوری که رسیدن فرق می کنه. من یادمِ پیش عزیزی که جزء ثروتمندان ایرانِ و هیچکس نمیشناسش. خودشُ معرفی نکرده، من یک دوره ای را پیشش میرفتم اصلاً بی نظیر بود. یک حرفی را به من می زد، دیدم چقدر  شبیه حرف مامانمِ. من میگم مادر من آدم مذهبیِ. من با بعضی تفکراتش موافقم و با بعضی مخالفم. من زمانیکه راهنمایی یا دبیرستان بودم، مامان من را می فرستاد مثلاً ماهی یکبار گوشت بخرم. من می رفتم می خریدم بعد همیشه به من می گفت که محمد جان رفتی گوشت را از فلان جا خریدی، بهش بگو که گوشت را تو پلاستیک سیاه بذاره. چرا تو پلاستیک سیاه بذاره مامان جان. می گفت پسرم خیلی از مردم جامعه ندارند. نکنه دست تو ببینند و دلشون بخاد. من دوره آن فرد ثروتمند هم که شرکت کردم دقیقاً همین را گفت. گفتم که مامانم قبلاً این را گفته بود. مامانم دست خداوندِ. خداوند این را بهم گفته بود. ولی من بهش توجه نکرده بودم. من یک زمانی هر چه پول در میاوردم را می خواستم تو چشم ملت کنم. اشتباه است، تو پول در نمیاری که توی چشم ملت کنی. اگر واقعاً خودت لذت می بری از اینکه فلان ماشین را بخری، فلان خونه را بخری؛ ایرادی نداره، برو بخر حالش را ببر. ولی قرار نیست چیزی را که تو بدست میاری، بری توی چشم ملت فرو کنی. قرار نیست صبح تا شب با فلان ماشین کروکی ات ویدئو بگیری، که مردم حسرت بخورند. من تو خونه ای بزرگ شدم که یاد گرفتم اگر چیزی دارم توی چشم ملت فرو نکنم. آموزش غلط زیاد داشتم ولی این آموزشِ درست بود. ببین باورهات چجوریه. باورهات را درست کنی زندگیت از این رو به آن رو میشه. خوب بهتون چی گفتم. بریم روی تست پولسازی. باید هر جمله ای که ۱۰ نیست را روزی ۱۰۰ بار با خودت تکرار کنی. بعضی ها از من می پرسند آقای بصیری چند روز تکرار کنم. من میگم حداقل ۲۱ روز. اگر بعد از ۲۱ روز دیدی که هنوز باورت در آن جمله مثلاً من وقتی خانه یا ماشین گرانقیمت می بینم خوشحال می شوم باور طرف ۲. یعنی هر وقت یک ماشین گرانقیمت می بینه ناراحت میشه. ۲۱ روز همین جمله را تکرار می کنه، باورش میرسه به ۸. حالا ولش کنه یا ولش نکنه؟ من میگم ولش نکنه. ۲۱ روز انجام دادی باورت آمد بالا تا به ۸ رسید. با همین باورت هم نعمتهای زیادی وارد زندگیت میشه تو زمانیکه باورت رشد میکنه، ثروتی هم که وارد زندگیت میشه رشد میکنه. تا زمانیکه باورت به ۱۰ برسه، روزی ۱۰۰ بار تکرارش کن. عزیز دلم من یک تمرین بهت دادم بی نظیر. انسان های پولدار دنیا، انسان های ثروتمند دنیا، باورهای قدرتمندpool دارند. تا زمانیکه تو تغییر نکنی هیچ زندگیت تغییر نمی کنه. تو باید چه چیزت تغییر کنه؟ تو تا زمانیکه باورهات تغییر نکنه هیچ چیزی تغییر نمی کنه. حدود دو ماه پیش یک دوره ای داشتم، پایان دوره یک آقایی که آرایشگر مرد بود( ما میگیم سلمانی) ، آمد پیش من و گفت مشتری ها داخل مغازه من میان ولی معمولاً دفعه دوم بر نمی گردند. اوایل مشتری خیلی می آمد ولی این چند وقت گذشته دیگه مشتری نمیاد. بهش گفتم که ایرادت سر باورهاتِ. گفتم باورت نسبت به آقایون چیه؟ اولش گفت باوری ندارم، بعد کمی بیشتر که فکر کرد، گفت: همشون عوضی هستند. به جمله توجه کن. طرف مشتری نداره، بعد بهش میگم باورت چیه؟ میگه همه مردها عوض هستند. بعد ازش پرسیدم چرا میگی همه مردها عوضی هستند. اولش گفت نمی دونم بعد کمی فکر کرد، گفت من یک سری رفیق داشتم، که همه آمدن نامردی کردند. من با یک دختری رفیق بودم، دوست صمیمی من رفت مخ آن دختره را زد و از این حرفها. بهش یک چیزی را گفتم. گفتم تا زمانیکه باورت اینه که آقایون عوضین، مشتری وارد مغازه ات نمیشه. یا مشتری وارد مغازه ات نمیشه یا یکبار وارد مغازه ات میشه و دفعه دوم نمیاد. اگر باورت این باشه که همه آقایون بی نظیرند، روز به روز مشتری هات اضافه میشن. رفت باورشُ درست کرد، یک دفعه مشتری هاش چند برابر شد. خانم مزون داشت. من آنقدر با آدمها تا به امروز سر و کار داشتم. دوره برگزار کردم با آدمها مستقیماً صحبت کردم و نتایج فوق العاده گرفتم. خانم مزن داشت می گفت مشتری ندارم. پرسیدم نظرت راجع به خانمها چیه؟ باورت چیه؟ گفت خانمها واقعاً آدمهای اعصاب خُرد کنی هستند، فقط بلدند حرف بزنند. گفتم خودت هم خانمی. گفت نه من اینطوری نیستم. بقیه همشون همینطوریند، اصلاً ازشون متنفرم، برن بمیرند. نگاه کنید باور این آدمها مخالف پولسازیِ. طرف وقتی باورش اینه که زنها عوضین، خوب ببخشید چرا باید آدم عوضی بیاد پیش تو؟ خوب آدم عوضی هم پیش تو نمیاد. تو باورت اینه که زنها عوضین، خدا میگه چشم. دو تا کار برات انجام میدم یک، آدم عوضی پیشت نمی فرستم، دو، کلی تبلیغات می کنی، کلی سختی میکشی، کلی تلاش جسمی می کنی، خدا میگه باشه چشم. مشتری برات می فرستم ولی عوضیش را پیشت می فرستم. مشتری پیشت می فرستم، فردا میره برای قیمت از دستت شکایت می کنه. گرفتی چی شد؟ ایراد کجاست؟ ایراد باورهای شماست. تا زمانیکه باورهات درست نشه، هیچ چیزی درست نمیشه. باورهات چجوری درست میشه؟ ده جمله صفحه قبل. هر کدام از جمله ها را که نمره اش ۱۰ نبود، چیکار کن؟ آنقدر تکرار کن، با قانون تسبیح، روزی ۱۰۰ بار. هر کدام از جمله ها را تکرار کن تا نمره ات ۱۰ بشه. یکی از کارهایی که من دارم، کار آموزشگاه داریه. آموزشهای کنکوری انجام میدم، آموزشگاه کنکور و از این حرفها. چند سال پیش بعد از یک همایشم، یک خانمی آمد پیشم گفت من چند سالِ دارم کنکور میدم، ولی هر سال که کنکور میدم روز کنکورم گند میزنم. گفتم یعنی چی؟ گفت من چهار سال دارم کنکور میدم، هر سال آزمون قلمچی میدم، میانگین ترازم بالای هشت هزارِ. کلِ سال نه تفریحی می کنم، نه جایی میرم، کل سال درس می خوانم. ترازم توی قلمچی هشت هزارِ هر دفعه اسمم توی قلمچی می زنند و میگن قطعاً تو رتبه ات زیر ۱۰۰ میشه ولی هر سال سرِ کنکور سراسری که می نشینم، یکدفعه گند میزنم. و این چهار سال با اینکه هر سال باید رتبه ام زیر ۱۰۰ میشده، سالی رتبه ام زیر صدهزار نشده. به من بگو که ایرادم چیه؟ از شما می پرسم یکنفر چهار سال پشت کنکورِ، خودش را تیکه پاره کرده، تو کُل سال تحصیلی هم وضعیت فوق العاده ای داره، ولی کنکور گند میزنه. ایرادش چیه؟ شما بگید. اصلاً من میخام سکوت کنم، الان تو به یک چیزی دست یافتی که هیچکس از ایرانی ها خبر نداره. آن ۹۹ درصد نمی دونند. آن یک درصد خاص فقط می دونند. ایراد چیه؟ آفرین ایراد باورهاشِ. ازش پرسیدم تو که این همه داری درس میخونی رشته ات چیه؟ گفت تجربی ام. پرسیدم میخوای چیکاره شی؟ گفت دوست دارم پزشک بشم. سوال بعدی ام این بود که باورت راجع به پزشک ها چیه؟ اولش گفت نمی دوم. همیشه هر وقت می پرسم باورت چیه؟ توی یک دقیقه اول دنبال جواب نباشید. فکر بیشتری کنید به جوابهای بیشتری می رسید. طرف چند دقیقه که فکر کرد، گفت آقای بصیری باورم اینه که همه پزشکها عوضین. جمله را داشته باش. دختره باورش اینه که همه پزشکها عوضین. حالا زمانیکه باورش اینه که همه پزشکها عوضین، آیا خودش می تونه پزشک بشه؟ خدا میگه چشم تو باورت اینه که پزشکها عوضین و تو آدم خوبی هستی. من نمی خوام تو بری تو آدم بدها از دیدگاه باوری خودت. تو باورت اینه که پزشکها عوضین و چون تو آدم خوبی هستی، نمیذارم پزشک بشی. در حالتی میذاشتم پزشک بشی که تو هم عوضی بودی. بری تو خانواده عوضی ها. خب این آدم باید چیکار کنه باید باورهاش رو تغییر بده. پرسیدم عزیز دلم تو چرا میگه پزشکها عوضین؟  گفت آقای بصیری بهت میگم ولی به کسی نگو. گفتم چشم. گفت بابای من پزشکِ. گفتم چقدر جالب. گفت بابام ده سال پیش با منشی خودش ریخت روی هم. مامانم را طلاق داد. چقدر توی زندگی دعوا داشتیم.  رفت با منشی ۱۸ ساله خودش دوست شد. از آن روز من به این باور رسیدم که پزشکها عوضین. باور، باور، باورها غوغا میکنه. به این باور رسیدم که پزشکها عوضین. بهش گفتم عزیزم تکنیک شکست باورهای غلط انجام بده. آنقدر تکنیک داریم من بیش از صد تا تکنیک بلدم. من فقط یکی را به شما گفتم تست پولسازی. شما همان را اجرا کن نتیجه می گیری. ولی روشهای دیگه ای هم وجود  داره. من یکی را تو دوره ثروت سازی به شما آموزش دادم. همان یک دانه جواب میده، نیاز به بقیه نداره. بهش گفتم باورت اینه که دکترها عوضین دیگه، برو یک دکتر پیدا کن که عوضی نیست. زمانیکه پیدا کردی باهاش صحبت کن حدود ده دقیقه، صداش را ضبط کن و روزی یک بار صداش را گوش کن. پایان سه هفته تو به این نتیجه می رسی که دکترها عوضی نیستند. یکی از دوستهای باباش پیدا کرد که ایمان داشت آدم خوبیه، حالا شاید آدم خوبی نبود ولی باور این آدم این بود که او آدم خوبیه. ده دقیقه باهاش صحبت کرد راجع به زن و بچه اش، راجع به زندگیش، راجع به اینکه چقدر سختی کشیده، صداش را ضبط کرد ۲۱ روز گوش کرد. باورش دیگه عوض شد. باورش این شد که همه پزشکها عوضی نیستند. سال بعد پزشکی قبول شد. با رتبه ۸۸ کنکور سراسری هم قبول شد. زمانیکه باورهات تغییر میکنه، نتایجت هم تغییر می کنه. زمانیکه ۲۱ روز بعد، که این دختر خانم پیام داده بود، گپ زدم، گفتم برو یک چیزی را از مامانت بپرس. مامانت که هوو آمد سرش و بابات با منشی خودش ریخت رو هم. برو از مامانت بپرس باورش راجع به منشی ها چیه؟ مامان گفته بود که باور من از بچگی این بود که منشی ها همشون آدمهای خرابی هستند. ببینید چه اتفاقی افتاد، کسی که باورش اینه، منشی ها آدمهای خرابی هستند، منشی شوهرش هم چی میشه، یک آدم خرابی میشه. به دختره گفتم از مامانت بپرس از کجا به این باور رسیدی که منشی ها خرابند؟ اولش گفته بود نمی دونم، دختره که زیاد اصرار کرده بود که فکر کن، به این نتیجه رسیده بود که در بچگی یک سری فیلم دیده بود که منشی ها نقش آدم های خراب را داشتند. باور ایجاد شده که منشی ها خرابند و نتیجه اینکه شوهرش از دستش رفت. پایان همه دوره های پول سازی من؛ آدمها یک چیزی را میگن، میگن علاوه بر اینکه ما پولدار شدیم، زندگیمون هم از جنبه های دیگه ای تغییر کرد. تو زندگی خوشحال ترم، احساس شادی فراوانی دارم، اصلاً رابطه ام با همه بهتر شده. اینها از نتایج دوره پول سازیِ. فقط پول را تو زندگیت تغییر نمیده، همه چیز را تو زندگیت تغییر میده. طرف، دختر خانم باورش اینه که پسرها خیانت می کنند، خوب نتیجه چی میشه؟ با پسری روبرو میشه که بهش خیانت می کنه. دختر خانم باورش اینه که مردها بعد از ازدواج سرد میشن تو رابطه. خوب همسرش بعد از ازدواج چی میشه؟ سرد میشه. طرف باورش اینه که وقتی همسرم سرد میشه، میره با یکی دیگه تا گرم بشه. خوب چه اتفاقی توی زندگیش میفته؟ خوب خدا بهش میگه چشم، تو باورت اینه که اگر همسرت سرد بشه، میره با یکی دیگه تا گرم بشه. اوکی میرم با یکی دیگه گرمش می کنم. طرف باورش اینه که رئیس ها همشون آدمهای عوضی هستند، خوب چه رئیسی نصیبش میشه؟ رئیس عوضی. خدا بهش میگه چشم، تو باورت اینه که رئیس ها عوضین، من رئیس عوضی میذارم جلو روت. رئیسی که حقوقت را نده، پولت را بخوره. طرف باورش اینه که پولدارها دزدند. کسی که باورش اینه، می تونه پولدار بشه؟ نه. چرا؟ چون در حالتی میتونه پولدار بشه که خودش هم دزد باشه. ما نمی خوایم آدم بدی باشیم. گرفتید چی شد. یک چیز دیگه بگم. من یادم میاد از بچگی این جزء کهن الگوهای قدیمی بوده که مامان و بابا بهم منتقل کردند و من خودم را کشتم تا بتونم تغییر کنم. تغییر کردم. من یک زمانی با شیوه های سنتی می گرفتم تغییر می کردم. الان دارم شیوه های نوین بکار می برم. همان صد بار تکرار کن، شیوه نوینِ. شیوه مدرنی که می تونی تغییر کنی بدون زحمت. من دیگه الان به این نتیجه رسیدم که تو اگر علمش را داشته باشی، نیاز به جان کندن نداری، به راحتی می تونی تغییر کنی. یکی از باورهای غلطی که از بچگی مامان، بابا به من منتقل کرده بودند این بود. اگر تو پولدار بشی، آدم بدی میشی. به خیلی هامون منتقل شده، حالا از کجا منتقل شده؟ فکر کنید. شما فیلم های تلوزیون را نگاه کنید، آدم پولدارهاش چجوریند؟ آدم پولدارهاش همشون آدمهای عوضین، آدم پولدارهاش اینجوریند، تلفن را بر می دارند، مواد را جابجا کردی؟ فلان مواد را جابجا کن. آن دو میلیون دلار از اینجا ببر آن ور. فلان آدم را کشتی یا نه؟ این آدم پولدارهای فیلم های ما هستند. آدمهای فقیر چجوریند؟ آدمهای فقیر همشون، آدمهای خوبین. دور سفره می شینند، نون و ماست می خورند و زندگی شادی دارند. زندگی خوشبختی دارند، هی خدا را شکر می کنند. خدا تو زندگی اینها خیلی پر رنگِ. توجه کنید فیلمهایی که ما از بچگی دیدیم چجوری بوده؟ پولدارها آدمهای بدین، فقیرها آدمهای خوبین و پولدارها دارن به فقرا ظلم می کنند. می بینید، این را از بچگی تو ذهن من و تو کاشتند و رفتند، که اگر تو ثروتمند بشی، آدم بدی میشی. بخاطر این، تو ثروتمند نمیشی. چون خدا به باورهای تو چشم میگه. کی گفته آدم پولدارها، آدمهای بدی هستند؟ کی گفته؟ اینجوری نیست. من هزاران آدم ثروتمندی را می شناسم که آدمهای خوبی هستند. من قبول دارم که تعداد کمی آدم ثروتمند بد وجود داره. ولی بخش عمده ای از آدمهای ثروتمند، آدمهای خوبی هستند که من خیلی هاشون را می شناسم. چرا تو فقط آدمها ثروتمند بد را می شناسی. چون باورهات اینجوری. باورت اینه که ثروتمندها دزدند، پس ثروتمندهایی را می بینی که دزدند. بعد به این نتیجه می رسی که من نمی خواهم ثروتمند شم، چرا؟ چون نمی خوام دزد بشم. چرا من با این ثروتمندهای دزد روبرو نمیشم. چون من باورم اینه که ثروتمندها آدمهای خوبین. یک جمله ای را بهت بگم. جمله، جمله درخشانی است. پول نه توpoolcazi را تبدیل به آدم خوبی می کنه، نه تبدیل به آدم بدی میکنه. جمله، جمله محمد بصیریِ. به جمله ام کاملاً دقت کن. پول نه تو را تبدیل به آدم خوبی میکنه نه آدم بدی. پول ویژگی های درونی تو را پر رنگ می کنه. واو عجب جمله ای. پول ویژگی های درونی تو را پر رنگ می کنه. اگر تو آدم بدی باشی و پول بیشتری وارد زندگیت بشه، آدم بدتری میشی. تو اگر آدم خوبی باشی، پول بیشتری که وارد زندگیت بشه، آدم خوبتری میشی. این که تو در درونت چگونه باشی، تعیین می کنه که پول بدترت یا بهترت کنه.  پول دقیقاً مثل آب جوشِ. آب جوش چه تاثیری روی مواد داره؟ تخم مرغ را زمانیکه توی آب جوش بندازی چی میشه، سفت میشه. سیب زمینی را زمانیکه توی آب جوش بندازی چی میشه؟ شل میشه. پول دقیقاً مثل آب جوشِ. مهم اینه که تو چه چیزی در درونت داری. اگر تو در درونت آدم خوبی باشی، با پول خوبتر میشی. میری به آدمها خدمت می کنی. اگر تو آدم بدی باشی، با پول آدم بدتری میشی. پس پول کسی را بد نمی کنه. پول ویژگی های درونی تو را پررنگ می کنه. عزیز دلم تو الگوهای غلط داری. از بچگی آمده اند درذهن تو چیزهای اشتباهی را خورانده اند. باورهات رو تغییر بده زندگیت تغییر می کنه. هر تغییری که میخای تو زندگیت کنی باورهات را تغییر بده. همین چند روز را ببین. تو شروع کردی به تغییر باورت. چجوری؟ با شنیدن فایل های صوتی من. بعضی ها بودند  که جملات را هم تکرار نکردند، فقط روزی ۵ بار فایل های من را شنیدند. زندگی هاشون تغییر کرده. حالا اگر تو تمرینات من را کامل انجام بدی، ببین چی میشه. ببین چه غوغایی می کنی، ببینین چه نتایجی می گیرین. خوب عزیز دلم باید باورت را تغییر بدی، با چه روشی؟ با روشی که بهت گفتم. یک چیز دیگه. جدای از ده تا جمله ای که بهت گفتم، یک تمرینی را باید انجام بدی، این  تمرین جلسه سومِ. ببین چه باورهای محدود کننده دیگه ای به جزء آن ده تا جمله داری، که جلوی پول درآودنت را گرفته. مثلاً باور اینکه اگر من پولدار بشم، آدمی بدی میشم. خوب این هم یک باورِ که جلو پول درآوردنت را گرفته. باور اینکه پولدارها دزدند. باور اینکه کسی کنار مغازه من، مثلاً من رستوران دارم، کسی  کنار رستوران من ، رستوران دیگه ای زده؛ پس دیگه برای من مشتری نمیاد. ببین چه باور دیگه ای داری که جلو پول درآوردنت را گرفته. تمرین جلسه سوم باید ساعتها راجع بهش فکر کنی. اینجوری نیست که تو ۳۰ ثانیه جواب بدی. ساعت ها درباره اش فکر کن. ببین چه باور دیگه ای داری که جلو پول درآوردنت را گرفته. باور محدود کننده، که از بچگی توی ذهنت کردن، ولی باور درستی نیست. باور محدود کننده ای که پیدا کردی به آیدی پشتیبانی من ارسال کن. پس تمرین جلسه سوم من چیه؟ من دوتا تمرین گفتم. یکی را برای من ارسال می کنی و یکی را تو خونه انجام میدی.  ده تا جمله را هر کدام نمره اش ۱۰  نبود را روزی ۱۰۰ بار تکرار می کنی و یک جمله هم جلسه دوم بهت گفتم، که تکرار می کنی و تمرینی که باید برای من ارسال کنی. عزیز دلم واقعاً خوشحالم که دارم با شما صحبت می کنم. واقعاً خوشحالم که چیزهایی را دارم بهت آموزش می دم که علت اصلی پولدار نشدنتِ. تو زمانیکه حرفهای من را بشنوی و باورهات را تغییر بدی، می بینی زندگیت بهشت میشه. خدا فایلهای پول سازی را وارد زندگی تو کرده تا تو پولدار بشی. نذار ذهنت گولت بزنه. نذار گول بخوری و ادامه ندی این مسیر را. ازت می خوام که مسیر را پرقدرت جلو بری. چرا پرقدرت جلو بری، چون  ثروتمند شدن در یک قدمی توست، بهت خیلی نزدیکِ. یک چیز دیگه. از زمانیکه تمرینات را انجام میدی و فایل ها را گوش میدی، خداوند نشانه ها را وارد زندگیت می کنه. نشانه ها یعنی چی؟ یعنی یک چیزهای جدیدی را می شنوی. یک اتفاقات جدید تو زندگیت میفته. رئیست حقوقت را افزایش میده، فلان کس زنگ میزنه کار برات ایجاد میشه، یهو درآمدت افزایش پیدا میکنه. یهو مشتری های جدیدی پیدا می کنی، یهو با آدمهای جدید ملاقات می کنی. خداوند نشانه ها را سر راهت قرار میده. باور نمیکنی که چقدر عاشق اینم که زندگیت تغییر کنه. چقدر حتی از خودت بیشتر مشتاقم تا پول بیاد تو زندگیت، پولدار بشی و حالش را ببری. یکجوری زندگی کنی که دیگه لنگ یک میلیون، دو میلیون، سه میلیون نباشی. مطمئن باش که پولدار شدن به تو خیلی نزدیکِ. فقط باید تمرینات را انجام بدی.  توجه داشته باش، هر چقدر تمرینات را بیشتر انجام بدی نتایج بیشتر می گیری. تا سلامی دیگه شما عزیزان را به خداوند منان می سپارم. ان شاء اله از آسمان براتون طلا بباره، همان جوریکه برای من داره طلا میباره. تا سلامی دیگه خداوند یار و نگهبان شما باشه. شبتون بهشت عزیزانم.

 

field_video
کپی رایت | طراحی سایت دارکوب